نایب رئیس کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۸ میگوید: دولت میتواند سال۹۸ خالص بدهی قطعی خود را از طریق تحویل نفت خام تسویه کند. یوسفنژاد در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت درباره مصوبات جلسه عصر دیروز (دوشنبه 24 دیماه) کمیسیون تلفیق بودجه کل کشور در سال 98، گفت: دولت مجاز شد؛ خالص بدهی قطعی خود را به اشخاص حقیقی، حقوقی، تعاونی و خصوصی در چارچوب مقررات مربوط -که تا پایان سال 97 ایجاد شده باشد- تا مبلغ 20هزار میلیارد تومان از محل تحویل نفت خام براساس قیمت بورس انرژی تسویه کند. مقدار نفت تحویلی مازاد بر سقف تعیین شده به منابع عمومی دولت اختصاص مییابد.
پزشکان مکلف به استفاده از کارتخوان شدند
وی به دیگر مصوبه جلسه کمیسیون تلفیق اشاره کرد و افزود: تمامی صاحبان حرف، مشاغل پزشکی، پیراپزشکی، داروسازی و دام پزشکی که مجوز فعالیت آنها توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یا سازمان نظام آموزش پزشکی یا سازمان نظام دام پزشکی ایران صادر میشود، مکلف اند در چارچوب ماده 169 قانون مالیات مستقیم از ابتدای سال 98 از پایانه فروشگاهی(کارتخوان) استفاده کنند. مفتح سخنگوی این کمیسیون نیز در این خصوص تصریح کرد: همچنین در مصوبه ای دیگر مقرر شد تمامی مراکز درمانی که صورت حساب بیمار را صادر می کنند 10 درصد از مبلغ دستمزد پزشک را مستقیم به حساب سازمان امور مالیاتی بابت علی الحساب مالیات آن پزشک واریز کنند. وی همچنین گفت: بر اساس مصوبه کمیسیون بودجه سال 98 مجاز شد در بازارچه های مرزی کشور بنزین را با نرخ ترجیحی ارائه کند.
دولت موظف به فروش ماهانه 5 میلیون بشکه نفت و میعانات در بورس شد
جلال میرزایی دیگر عضو این کمیسیون نیز درباره مصوبات تلفیق گفت: طبق مصوبه «وزارت نفت مکلف است ماهانه حداقل دو میلیون بشکه نفت خام سبک ایران و یک میلیون بشکه نفت خام سنگین ایران و دو میلیون بشکه میعانات گازی پالایشگاه پارس جنوبی را به صورت مداوم و منظم با امکان تسویه صددرصد ریالی و امکان تسویه نقدی و مدتدار در رینگ بینالملل (صادراتی) بورس انرژی در چارچوب قوانین و مقررات سازمان بورس عرضه کند و گزارش عملکرد خود را هر سه ماه به کمیسیون انرژی مجلس ارسال کند».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همزمان با تاخیر سوال برانگیز اروپا برای راه اندازی سازوکار مالی ویژه موسوم به «SPV» که پس از وعده های متفاوت، قرار بود تا دو هفته پیش و قبل از پایان سال 2018 به نتیجه برسد، برخی اظهارنظرها از سوی مقامات ایران نشان می دهد که پالس های ایران برای مقابله با این نقض عهد اروپا آغاز شده است. دیروز علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان از آمادگی ایران برای انجام سه اقدام فوری هسته ای در حوزه «غنی سازی 20 درصد»، «افزایش حجم اورانیوم غنی شده انباشته» و «ساخت کارخانه تولید فلز اورانیوم» سخن گفت و آن را منوط به رفتار طرف مقابل کرد. همچنین پس از ماه ها که خبری از IR-8، یعنی جدیدترین سانتریفیوژ ایران نبود، رئیس جمهور از غنی سازی توسط این سانتریفیوژ پرقدرت ایرانی و ادامه تزریق گاز UF6 به آن سخن گفت که 20 برابر بیشتر از ماشین های نسل یک، محصول غنی شده تولید می کند. دو روز پیش نیز بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به پرسش های صریح خراسان درباره بی عملی اروپا و لزوم پاسخ عملی به این رفتار اروپایی ها، گفته بود: «اگر احساس کنیم در انتهای راهی هستیم که ناشدنی و بن بست است، قطعا سیاست های خودمان را با شفافیت تمام و با مردم بزرگ ایران مطرح و این را که چه خواهیم کرد اعلام می کنیم.» علیاکبر صالحی که روز گذشته از سه اقدام احتمالی ایران برای پاسخ به رفتار طرف مقابل رونمایی کرد، سه روز پیش نیز از آغاز اقدامات برای مدرن سازی سوخت 20 درصد راکتور هسته ای تهران خبرداده بود. همه این اظهارات طی سه، چهار روز گذشته نشان می دهد که هرچند به زعم برخی تحلیل گران دیر شده است اما بالاخره پالس هایی برای طرف اروپایی در حال ارسال است که ایران در مقابل نقض عهد برجام از سوی اروپا ساکت نخواهد نشست و برنامه هسته ای ایران آماده بازگشت به قبل از برجام است. صالحی در گفت و گویی که با روزنامه فرهیختگان داشته صریح تر درباره پالس های ایران سخن گفته است: «هیئت نظارت بر برجام درخصوص اقدامات کشور در این زمینه تصمیمگیری میکند و برای تایید نهایی خدمت مقام معظم رهبری میفرستد؛ این هیئت فعلا گفته که ایران تا اطلاع ثانوی در برجام حضور دارد، لذا این اقدامات ما فعلا یک پیام است.» وی همچنین گفته است: «اعلام خبر اخیر باعث شد آن ها پیام ایران را دریافت کنند و متوجه ماجرا شوند.» او در گفت و گویی با خبرگزاری صداوسیما که روز گذشته منتشر شد نیز با بیان این که «اراده شود سه تا چهار روز، غنی سازی ۲۰ درصدی را آغاز میکنیم» داشتن حجم مشخصی از اورانیوم غنی شده را یکی از تعهدات برجامی ایران دانست و تاکید کرد: «البته این نیز محدودیت نیست، زیرا اگر اراده کنیم میتوانیم محدودیت ۳۰۰ کیلوگرم را برداریم و... از این حجم بالاتر برویم و از آن برای تبدیل به سوخت لازم برای راکتور اراک استفاده کنیم.» وی همچنین گفت: «ایران توان بالقوه تولید فلز اورانیوم را دارد چنان که ۱۵ سال پیش اعلام کرد که این فلز را در حد آزمایشگاهی تولید کرده است. ما کارخانه تولید فلز اورانیوم نداشته ایم، اما اگر بخواهیم میتوانیم مقدمات ساخت این کارخانه را نیز ایجاد کنیم.» از جمله کاربردهای فلز اورانیوم به جز صنایع غیرنظامی در صنایع نظامی هسته ای و تولید سلاح است که حساسیت های زیادی را به همراه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هرچند که محمدرضا پهلوی به سلطنت رسیدن خود را در شهریور 1320، مدیون انگلیسیها و فعالیتهای «ریدر بولارد»، سفیر این کشور بود؛ اما بیتردید این آمریکاییها بودند که با کودتای 28 مرداد، دست مخالفان و منتقدان شاه را کوتاه و او را به عنوان یک دیکتاتور تمام عیار، در ایران تثبیت کردند. شاه پس از بازگشت به کشور، در اواخر مردادماه 1332، علناً آمریکا را ناجی خود نامید و تداوم حکومتش بر ایران را، مدیون حمایتهای آنها دانست. این وادادگی در برابر قدرت خارجی، افزون بر وابستگی پهلویها به آن سوی مرزها، ریشه در فقدان مشروعیت در داخل کشور نیز داشت.
بحران مشروعیت
شاه، همچون پدرش، همواره با بحران مشروعیت روبهرو بود؛ هرچند که حکومت و قدرت را در اختیار داشت، اما این حکومت و قدرت، از سوی ملت حمایت نمیشد و مردم خود را در تأیید یا ردّ پهلویها، صاحب رأی نمیدانستند. این موضوع به ویژه پس از شکست طرح اولیه کودتا، در 25 مرداد 1332 و سر دادن علنی شعار سرنگونی رژیم پهلوی از سوی برخی طیفهای مخالف، بیش از پیش شاه را ترساند. او «لات کوچههای خلوت» بود و وقتی با چنین مخالفت آشکاری روبهرو میشد، فرار را بر قرار ترجیح میداد. در این بین، تنها چیزی که میتوانست خیال محمدرضا پهلوی را راحت کند، حمایت یک دولت مقتدر خارجی از او بود؛ در واقع وی به جای تلاش برای تأمین مشروعیت در داخل کشور، میخواست آن را در خارج از مرزهای ایران بیابد. طی دو دهه بعد از آن، شاه به طور فزایندهای، به دنبال جذب حمایت حداکثری آمریکاییها بود. محمدرضا پهلوی، در این زمینه، حتی از اعطای امتیاز کاپیتولاسیون به اتباع آمریکایی نیز، خودداری نکرد؛ اقدامی که به شدت بر نفرت عمومی از وی افزود.
دموکرات یا جمهوریخواه، فرقی نمیکند!
آمریکاییها که شاه را خدمت گزار وفادار خود میدانستند، از هیچ مساعدتی برای تحکیم قدرت وی کوتاهی نکردند. ساواک، به عنوان بازوی امنیتی رژیم شاه، از سوی سرویسهای جاسوسی آمریکایی و صهیونیستی پشتیبانی میشد. آمریکا برای خریدهای تسلیحاتی شاه، از روش «چک سفید امضا» استفاده میکرد و هر نوع تجهیزاتی را در اختیار پهلوی میگذاشت؛ این رویکرد، البته، بیش از آنکه بر قدرت منطقهای شاه بیفزاید، جیب صاحبان صنایع نظامی آمریکا را پر میکرد و کارخانههای تسلیحاتی آن ها را نجات میداد! طی 15 سال پایانی عمر رژیم شاه، منافع آمریکاییها و پهلویها چنان به هم گره خوردهبود که نمیشد برای آن دو در ایران، سرنوشتی متفاوت از یکدیگر فرض کرد. این وضعیت حتی با دست به دست شدن دولت میان جمهوریخواهان و دموکراتها در آمریکا هم، تغییر نمیکرد. با آنکه شاه طبعاً به جمهوریخواهان تمایل داشت، اما دموکراتها، چه در زمان کِنِدی و چه در دوره کارتر، نشان دادند که از هیچ حمایتی نسبت به رژیم پهلوی خودداری نمیکنند.
آن شبنشینی رؤیایی!
برخی معتقدند که پس از به قدرت رسیدن جیمی کارتر در آمریکا، رویکرد دولت این کشور به شاه تغییر کرد؛ آمریکاییها به ظاهر از وضعیت حقوق بشر در ایران نگران بودند و از شاه خواستند که تغییراتی در این زمینه به وجود بیاورد. با وجود ژستهای دموکرات مآبانه کارتر، او کمتر از یک سال پس از آغاز ریاستجمهوری خود، به تهران آمد و در شب سال نو میلادی، مهمان محمدرضا پهلوی شد؛ کارتر نخستین رئیس جمهور آمریکا بود که در دوران تصدی این پُست، شب سال نو میلادی را خارج از این کشور گذراند و به همین دلیل، انتقادات شدید داخلی را برانگیخت. سفر او به ایران، در آن شرایط، فقط به معنای حمایت تمام عیار آمریکا از شاه بود. او در ضیافت شب سال نو میلادی که ملک حسین، شاه اردن نیز در آن حضور داشت، حمایت و پشتیبانی کامل دولت آمریکا از رژیم شاه را اعلام کرد و در مقابل چشمهای بهتزده مردم دنیا که چند ماه قبل، انتقادات او را از مکانیسم حکومت توام با اختناق شاه، شنیده بودند، ایران را «جزیره ثبات» نامید و محمدرضا پهلوی را به دلیل اقداماتش ستود :«ایران ... جزیره ثبات در یکی از آشوب زدهترین نقاط دنیاست ... هیچ کشور دیگری در جهان به اندازه ایران، در راستای برنامهریزی امنیت مشترک، به ما نزدیک نیست. هیچ کشور دیگری در دنیا به اندازه ایران، برای حل مشکلات منطقهای مورد علاقه دو طرف، با ما همکاری ندارد و هیچ کس مانند شاه، با من رابطهای دوستانه ندارد و نسبت به او چنین احترام عمیقی حس نمیکنم.» کارتر در حالی این سخنان را به زبان میآورد که چند ماه قبل، اعلام کرده بود که شاه را برای اصلاح وضعیت حقوق بشر در ایران، تحت فشار خواهد گذاشت. حمایتهای بیدریغ آمریکا از شاه، تا آخرین روزهای عمر او ادامه داشت. کمتر از 9 ماه پس از آن شب نشینی بود که هزاران نفر از مردم تهران که در حال برگزاری تظاهراتی آرام در میدان ژاله(شهدا) تهران بودند، توسط عوامل رژیم شاه به خاک و خون کشیده شدند؛ اما کارتر، مدعی طرفداری از حقوق بشر، نه تنها واکنشی به این وحشیگری افسارگسیخته نشان نداد، بلکه چند روز بعد، در تماس تلفنی با شاه، او را از حمایت کامل آمریکا مطمئن و ساعتی پس از این تماس، طی یک بیانیه، این حمایت همه جانبه را به همه دنیا اعلام کرد.
توفانی که در رسید
آمریکاییها نیز مانند شاه، درک درستی از شرایط داخل ایران نداشتند و حاضر نبودند درباره نقش مؤثر نیروهای مذهبی، دیدگاهی واقعبینانه در پیش بگیرند. با اوج گرفتن انقلاب اسلامی، تحلیلگران سیا خیلی دیر به این نتیجه رسیدند که کار شاه تمام است! آن ها در گزارشهای اوایل زمستان سال 1357، برای نخستین بار از نفرت عمومی مردم ایران از آمریکا سخن گفتند و تأکید کردند حکومتی که پس از سقوط رژیم شاه سر کار بیاید، اصولاً حاضر به دادن امتیازاتی که شاه به آمریکا داده است، نخواهد بود. با این حال، برای هر اقدام دیگری، دیر شده و توفان، سراسر جزیره ثبات را فرا گرفته بود. شاه در 26 دیماه سال 1357 از ایران گریخت و کار را به آمریکاییها واگذار کرد؛ به امید آنکه مانند سال 1332، بتوانند دوباره او را به قدرت بازگردانند. فعالیتهای ژنرال هایزر برای تدارک کودتا، به جایی نرسید و امواج خروشان ملت، به حیات 53 ساله رژیم پهلوی خاتمه داد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمدی – پس از چند سال حرف و حدیث بر سر پرونده بزرگ بانک سرمایه سرانجام نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات علی بخشایش مدیرعامل سابق بانک سرمایه، پرویز کاظمی رئیس سابق هیئت مدیره بانک سرمایه و وزیر رفاه دولت نهم و محمدرضا توسلی عضو سابق حقوقی بانک سرمایه روز گذشته در حالی در شعبه سوم دادگاه ویژه جرایم اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد که بر اساس کیفرخواست ارائه شده از سوی دادستان تهران حجم اتلاف منابع مالی بانک سرمایه در این پرونده به حدود 14هزار میلیارد تومان می رسد.
32 نفر از مدیران سرمایه متهم هستند
به گزارش خراسان در ابتدای این جلسه صفریان نماینده دادستان پس از حضور در جایگاه با قرائت کیفرخواست و اشاره به تخلفات 32 تن از مدیران بانک سرمایه گفت: در بانک سرمایه ۴۷ درصد از سهام بانک مربوط به صندوق ذخیره فرهنگیان و ۳۸ درصد از سهام مربوط به گروه ریختهگران است که این دو جزو سهامداران اصلی بانک سرمایه هستند؛ که نتیجه این امر اعمال نفوذ فراوان در مجموعه بانک سرمایه به منظور پرداخت تسهیلات کلان شده که خسارت زیادی را به بانک سرمایه و سرمایه گذاران آن تحمیل کرده است.صفریان با اشاره به خوش خدمتی تعدادی از مدیران بانک سرمایه در پرداخت تسهیلات کلان بدون ضابطه و دریافت رشوه افزود: آقای یاسر ضیایی قائم مقام بانک، به بهانه خوش خدمتی به آقای حسین هدایتی بدون تودیع وثیقه 130 میلیارد ریال تسهیلات پرداخت کرده و اکنون نیز در منزل هدایتی سکونت دارد؛ یا میتوان پرویز کاظمی عضو هیئت مدیره بانک سرمایه را مثال زد که در ازای پرداخت تسهیلات کلان ۶۰۰ میلیاردی به حسین هدایتی به سمت عضو هیئت مدیره شرکت استیل آذین منصوب شده است. وی ادامه داد: تقریبا در تمامی تسهیلات اعطایی کلان، وثایق قابل اعتماد دریافت نشده است و حدود ۱۴ هزار میلیارد تومان از اموال و سپرده فرهنگیان به یغما رفته است.
مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور؛ اتهام اصلی متهمان
نماینده دادستان با بیان این که متهمان این پرونده مرتکب بزه مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در نظام پولی و بانکی شده اند، اظهار کرد: بخشایش، کاظمی و توسلی در اغلب تسهیلات اعطایی خلاف ضابطه، از طریق پیگیریهای نامتعارف و اعمال فشار بر زیردستان و امضای تسهیلات نقش موثر و مستقیمی داشتند.وی سپس به اتهامات بخشایش اشاره کرد و گفت: بخشایش با قرار قبولی وثیقه آزاد است و از سال ۹۱ تا ۹۴ مدیرعامل و عضو هیئت مدیره بانک سرمایه بوده که اتهام وی مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در نظام پولی و بانکی و مشارکت در ۴۶ فقره خیانت در امانت به میزان حدود دو هزار و 900 میلیارد تومان است که با حساب دیرکرد و سود این تسهیلات تاکنون به میزان شش هزار و 250 میلیارد تومان می رسد .وی افزود : پرویز کاظمی آزاد با قرار وثیقه از سال 91 تا سال 94 عضو هیئت مدیره بانک سرمایه بوده که ۴۶ فقره تسهیلات خارج از ضوابط به شرکتها به مبلغ دو هزار و ۴۸۸ میلیارد و ۳۳۹ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان داده است که ۴۱ فقره از تسهیلات فوق در وضعیت مجهولالوصول بوده و با حساب سود و دیرکرد به بیش از پنج هزار و 200 میلیارد تومان می رسد. همچنین توسلی فرزند غلامرضا از سال ۹۱ تا ۹۴ عضو هیئت مدیره بانک سرمایه بوده و ۴۰ فقره تسهیلات خارج از ضوابط و غیرمجاز به شرکتها به مبلغ دو هزار و ۵۰۱ میلیارد و ۲۶۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان پرداخت کرده که تمام ۴۰ فقره در وضعیت مشکوکالوصول بوده است.
پرداخت رشوه از سوی حسین هدایتی
وی اظهار کرد: این افراد زمانی که در سمتهای عضو هیئت مدیره بانک سرمایه بودهاند صرفا به دریافت چک به عنوان ضمانت اقدام کردهاند و هیچ گونه ضمانت نامه تعهد آوری را از گروه مدلل دریافت نکردهاند. در خصوص پرداخت تسهیلات به شرکتهای هدایتی باید گفت که گزارش ها نشان میدهد آقای هدایتی با توسل به ابزار ناصحیح مثل پرداخت رشوه اقدام به دریافت تسهیلات کلان از بانک سرمایه کرده و اکنون از پرداخت آنها استنکاف میکند.صفریان گفت: با جمیع این گزارش ها آن چه مسلم و محرز است، هیئت مدیره بانک در پرداخت تسهیلات و اعطای منابع مالی نظارت کافی نداشته و پرداختها را بر اساس ضوابط و قراردادها انجام نمیداده است و بر این اساس ۶۰۰ میلیارد تومان از منابع خود را به اسم عقود اسلامی به شرکتهای مذکور طی سالهای ۹۲ و ۹۳ به نفع شرکتهای منتسب به شرکتهای هدایتی فراهم کرده است.پس از پایان قرائت کیفرخواست متهم علی بخشایش به دستور قاضی در جایگاه حاضر شد و پس از تفهیم اتهامات توسط قاضی به بیان دفاعیات خود پرداخت و گفت: بدهی محمد امامی و هادی رضوی تسویه شده و به صفر رسیده است و سامان مدلل نیز مراحل آخر تسویه را میگذراند.متهم مدعی شد: بنده هیچ شناخت قبلی از آقای هدایتی نداشتم و پرداختها طبق مقررات و ضوابط بوده است. اگر بحث جبران خسارت باشد ما خسارتی به بانک با تسویه تسهیلات نزدیم. اگر پرونده ها یکی یکی بررسی شود مشخص می شود که وثایق کافی دریافت شده و اعتبار سنجی صورت گرفته است.
اعطای تسهیلات میلیاردی به مدیران کارتن خواب شرکت های یک روزه
در این جا نماینده دادستان اظهارکرد: اعطای تسهیلات صرفا بر اساس چک و سفته بوده که فاقد ضمانت نامههای معتبر هستند. خیلی از مدیران این شرکتها کارتنخواب بودهاند که با یک کارت ملی به سمت مدیر شرکت رسیده و توانسته بودند از این طریق وام دریافت کنند .برخی از این افراد را از شهرستان آورده بودند در حالی که جوراب نداشتند و بعد از دادن کله پاچه و پوشاندن کت و شلوار شیک برده اند و به نامشان شرکت ثبت کرده و وام گرفته اند.نماینده بانک سرمایه گفت: آقای بخشایش در زمان مدیریت خود این گونه رفتار میکردند و میگفتند که من وقتی دستوری میدهم باید بلافاصله انجام شود و پرداختها صورت گیرد. این فرد اصلا درباره تسویه حسابها واقعیتها را نمیگوید و اکنون درباره آقای هادی رضوی و آقای امامی پروندههایی مفتوح است.
تصمیم گیری در پستوها و دبی
در ادامه جلسه نماینده دادستان گفت: در اظهارات حسامی مدیر دفتر آقای بخشایش، آمده است (آقای بخشایش هنگامی که از دبی برمی گشت دستورات را به مراتب پایین ابلاغ میکرد) این درحالی است که روند دریافت تسهیلات باید از پایین به بالا باشد؛ اما در بانک سرمایه این گونه نبوده است به طوری که در منازل، ویلاها و پستوها توافقات انجام میشد، مثلا شعبه اسکان با متهمان خاص شعبه ویژه آقای بخشایش بوده و شعبه مرکزی با متهمان خاص شعبه ویژه آقای کاظمی بوده است.نماینده دادستان به یکی از شگردهای متهمان در دریافت تسهیلات اشاره کرد و گفت: آقای هدایتی در بانک سپرده گذاری میکرده و اقدام به گرفتن وام میکرد و سپس با یک چک سپرده را آزاد میکرده است و آقای رضوی نیز تسهیلاتی با سود ۲۷ درصد میگرفته است. هیچ یک از این تسهیلات حتی به اندازه چوب کبریت برای مملکت هزینه نشده است و با آن ملک واملاک خریداری شده یا صرف هزینههای شهرت طلبانهای شده که برخی در فعالیتهای ورزشی میکردند. همچنین با بخشی از آن قیر خریداری شده که پولها در دبی وجاهای دیگر منتقل شده است.متهم بخشایش در ادامه جلسه و در واکنش به اظهارات نماینده دادستان تصریح کرد: اگر در جایی گران نمایی صورت گرفته ربطی به ما ندارد. زندگی من شفاف است و در خصوص مسائل رابطه داشتن و ارتباطات خارج از عرف مشخص است؛ و تمام تلاش من این بود یک بانک خصوصی مانند بانک سرمایه نجات پیدا کند.
چرایی حضور متهمان دادگاه بدون لباس زندان
آن چه در جلسه دیروز دادگاه کاظمی، بخشایش و توسلی حاشیه ساز شد، حضور آن ها بدون لباس زندان و با لباس معمولی بود. برخی کاربران به اشتباه این مسئله را نوعی ارفاق برای آن ها به شمار آوردند. این در حالی است که متهمان وقتی از «بازداشت موقت» به جلسه دادگاه آورده می شوند، با لباس زندان حضور می یابند. در دادگاه دیروز هر سه متهم بانک سرمایه با قید وثیقه آزاد بودند و حضور آن ها به عنوان متهم از مبدأ بازداشتگاه نبوده است که با لباس زندان آورده شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شبکه فارسی زبان «من و تو» در راستای سیاهنمایی و ایجاد تفرقه قومی در ایران، اظهارات توهین آمیزی را درباره زنان اهل بلوچستان ایران منتشر کرد که با واکنش در فضای مجازی مواجه شد. در ویدئویی که از یک برنامه شبکه «من وتو» منتشر شده است، مهمان این برنامه که یک زن خبرنگار است، به بیان یکی از رسومی که ادعا می کند در موریتانی انجام می شود به نام «چاقی اجباری دختران» می پردازد. او مدعی است که در این رسم در کودکی دختران را وادار می کنند با روش های غیرانسانی و آزاردهنده کالری زیادی مصرف کنند تا «چاق» و «زیباتر» شوند. به ادعای او هرچه دختران چاق تر باشند، نشان دهنده پرستیژ و دارایی «همسر» آن دختر است. او در همان ابتدای توضیحاتش تاکید می کند که در خیلی از کشورهای آفریقایی که فقیرند و نیز برخی مناطق در ایران مثل مرزهای بلوچستان هرچه زن چاق تر باشد زیباتر است؛ چرا که این مناطق فقیرند و اگر دختری چاق باشد نشان دهنده دارایی «مرد» آن خانواده است.این کارشناس شبکه من وتو البته بعد از اوج گیری واکنش ها مدعی شد که منظورش مردم بلوچستان ایران نبوده است.انتشار این ویدئو همان طور که اشاره شد با واکنش های صریحی در فضای مجازی مواجه شد به خصوص از سوی کاربران توئیتر که اهل سیستان و بلوچستان بودند. به عنوان نمونه، یک کاربر اهل سیستان و بلوچستان در توئیتر خود نوشت: «...به عنوان یک بلوچ از منطقه بلوچستان ایران صراحتا میگم ماهمچین رسمی در این جا نداریم وحرف ایشون کاملا دروغه. من الان یک ساله دارم به روستاها و شهرهای مختلف منطقه بلوچستان سفر می کنم، ازدواج اجباری رو دیدم، کودک همسری رو دیدم ولی این رسم چاقی اجباری رو تابه حال نه دیدم و نه شنیدم... خسته نشدید از این همه دروغگویی علیه دختران بلوچ!» کاربر دیگری هم به نام علی سیستانی نوشت: «شبکه من و تو رذالت رو به حد آخر رسونده این اراجیف که کارشناسش می بافه رو نه دیدم و نه شنیدم بلوچ ها این جور رسمی ندارند همش دروغه و توهین به این مردم عزیز... این خانم به مردم نجیب بلوچ توهین کرده و باید شبکه من و تو علاوه بر عذرخواهی دهن کارشناس و در شبکه رو گِل بگیره».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که مراسم تشییع و خاک سپاری شهدای حادثه سقوط هواپیمای 707 صبح امروز در پایگاه شهید لشکری برگزار و پیکر پاک این شهدا برای خاک سپاری به زادگاهشان منتقل می شود از همان دقایق اولیه گمانه زنی ها و اظهار نظرهای کارشناسان درباره علل بروز این سانحه تلخ آغاز و نکات عجیبی درباره زمینه های بروز این حادثه مطرح شده است .در همین زمینه به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، باز هم یک رخداد تلخ در صنعت هواپیمایی که این بار فعلاً نشانهای از اشاره به اشتباه و تقصیر خلبان در گزارش های اداری نیست به وقوع پیوست؛ رخدادی که این بار تعدادی از استادان و خلبانان باسابقه کشورمان در راه تامین نیازهای ضروری کشور جان باختند. مشرق نیز با اشاره به این که به نظر میرسد دلایل مختلفی چون وضعیت آب و هوا، نبود سامانههای مناسب الکترونیکی در فرودگاه و تاخیر در انتقال اطلاعات مناسب از سوی برج مراقبت به هواپیما، در این سانحه تلخ به صورت جدی دخیل باشد، می افزاید : نکته مهم در این حادثه که در همان نخستین لحظات، بسیاری از کارشناسان بر آن تاکید کردند هم راستایی دو فرودگاه فتح و پیام و فاصله تنها کمتر از ۱۰ کیلومتر آنهاست که به احتمال زیاد خلبان را به اشتباه انداخته است. همچنان که خبرگزاری ایسنا نیز در گفت وگو با یک کارشناس هوانوردی تاکید کرد که این اتفاق یک بار دیگر آن هم به فاصله چند ماه از مسافربری شدن فرودگاه پیام تکرار شده است و نزدیک بوده یک هواپیمای مسافربری مسیر مشهد –کرج با 150 مسافر در این فرودگاه سقوط کند. اکنون بررسیهای مشرق از اسناد سازمان هواپیمایی کشور جزئیات بیشتری از این بی مسئولیتی و فاجعه مدیریتی را نشان میدهد که بر این اساس در گزارش
۲۵/ ۸ / ۹۷ دفتر بررسی سوانح و حوادث سازمان هواپیمایی کشوری تاکید شده است: فاصله فرودگاه فتح تا فرودگاه پیام حدود5.5 مایل بوده و همچنین باند این دو فرودگاه تقریباّ در یک راستاست و بنا به اظهارات معاونت عملیات شرکت (ایرلاین) تاکنون تذکر و بخشنامه لازمی در قالب PIF برای خلبانان صادر نشده است. به رغم این که در این گزارش تاکید شده که این رویداد در حد حادثه جدی بوده است و در عین حال، یادآوری شده که هواپیما با ۱۵۰ مسافر در فاصله یک متری با زمین با هوشمندی خلبان مجدد پرواز کرده، اما باز به نظر میرسد هشدارها و دستورالعمل های لازم و همچنین نصب سامانههای هشدار دهنده از سوی سازمان هواپیمایی کشوری در خصوص این فرودگاه صورت نگرفته است تا بار دیگر خلبان دچار اشتباه شود. در عین حال، بی اطلاعی یا فقدان ارائه اطلاعات لازم از سوی برجهای مراقبت دو فرودگاه اصلی یعنی پیام و مهرآباد که علی القاعده باید به کمک هواپیما برای فرود در محل مناسب میآمدند، علامت سوال دیگری است که باید به آن توجه کرد.اما این بار سرنخها و شواهد مهمی وجود دارد که نشان میدهد میتوان عواملی چون تجهیزات ناکافی، بی توجهی مسئولان برج مراقبت یا آنهایی که حرکت و فرود این هواپیما را در سامانههای خود نظاره میکردند و واکنشی نشان ندادند و آنهایی را که گزارش حادثه قبلی را دیدند و اقدام اساسی و مناسبی انجام ندادند فراخواند و پرسید چگونه است که دو اتفاق یکسان ظرف دو ماه در کشور رخ میدهد؟ نکته جالب و تاسف آور آخر این که در گزارش دفتر بررسی سوانح و حوادث سازمان هواپیمایی کشوری بیان شده است که اطلاع رسانی این رویداد از طریق مبادی ذی ربط به سازمان هواپیمایی انجام نشده و در پی «گزارش افراد غیر»، موضوع مورد پیگیری قرار گرفته است .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زهرا حاجیان -ماهواره «پیام » بامداد روز گذشته به فضا پرتاب شد وپس از طی دو مرحله موفق ، در مرحله سوم به دلیل ایجاد اشکالاتی درمرحله نهایی پرتاب که لازمه آن برخورداری از سرعت مناسب است ، در مدار زمین قرار نگرفت . در همین زمینه محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران نیز روز گذشته و پس از پرتاب ماهواره پیام امیر کبیر ، با انتشار توئیتی و با اشاره به توئیت قبلی خود که به کاربران نوید خبر خوبی را داده بود نوشت: خبر خوب طلب شما. بامداد امروز با وزیران ارتباطات دولت های هشتم تا دوازدهم به پایگاه فضایی امام خمینی(ره) رفتیم.وی افزود: ماهواره با طی دومرحله موفق، در مرحله سوم به سرعت کافی نرسید و پیام در مدار آرام نگرفت.جهرمی اضافه کرد: ماهواره دوستی در انتظار حضور در مدار است. با جوانان عزم کردیم مجدد بسازیم.وی همچنین در توئیت دیگری تصریح کرد: دوست داشتم با خبر خوب همه را شاد کنم اما گاهی زندگی آن طور که انتظار داریم پیش نمی رود... ولی نباید کوتاه بیاییم و متوقف شویم. دقیقا در همین شرایط است که ما ایرانیان با بقیه ملت ها در روحیه و شجاعت متفاوتیم.این بار هم با تلاش بیشتر به دنیا ثابت می کنیم که «دوستی» موفق می شود ان شاءا....
نگاهی به ناکامی های جهانی در پرتاب ماهواره
احتمال موفقیت و شکست ماموریت های فضایی به مویی بند است. گاهی اوقات کوچکترین مسائل سبب می شود محموله هیچ گاه به مقصد نرسد.امروزه شرکت های خصوصی متعددی در سراسر جهان در زمینه پرتاب ماهواره فعالیت میکنند که با وجودموفقیت های بسیار، اماتلاش های آنان در مواردی نیز منجر به ناکامی شده است. از جمله عملیات های ناموفق پرتاب ماهواره در دنیا می توان به شکست ارتش روسیه در پرتاب ماهوارهKanopus-ST به مدار زمین در دسامبر ۲۰۱۵ میلادی، اشاره کرد . هدف این ماهواره ۳۵۰ پوندی انجام تحقیقات آب و هوایی بود. اما هنگام جدا شدن ماهواره اختلالی به وجود آمد که عملیات پرتاب ناکام ماند. شرکت «آریان اسپیس» نیز که تاکنون سابقه پرتاب های موفقیت آمیزی را در کارنامه خود داشته است در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۸ میلادی دو ماهوارهGlobal-scale و Observations را به مدار زمین فرستاد امابه دلیل جهت یابی نادرست در سیستم مسیریابی، این پرتاب موفق نبود. چندسال قبل نیزیک موشک روسی سایوز حامل فضانوردان ایستگاه فضایی بین المللی از مقر پرتابی در قزاقستان به آسمان پرتاب شد. اما چند دقیقه بعد، به دلیل یک اختلال، کپسول حامل فضانوردان در منطقه ای نزدیک محل پرتاب فرود آمد.شکست نخستین شرکت خصوصی چین برای پرتاب ماهواره به فضادر ۲۸اکتبر ۲۰۱۸ میلادی نیز یکی دیگر ازاین موارد است که به دلیل ایجاد اختلال در قسمت سوم موشک ؛به تجربه ای ناموفق بدل شد. در دسامبر ۲۰۱۰ میلادی نیزروسیه سه ماهواره GLONASS درون یک موشک «پروتون ام» به فضا ارسال کرد اما اشتباه تکنسین های روس درباره مخزن سوخت این موشک، ماهواره ها و موشک را به جای فضابه اقیانوس فرستاد. در سال ۲۰۰۳ میلادی نیز برزیل تصمیم داشت به یک قدرت فضایی تبدیل شود.اما سه روز قبل از پرتاب موشک در ماه آگوست، شهر آلکانتارا با یک انفجار عظیم روبه رو شدو ۲۱ نفر را قربانی خود کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد عنبرسوز - سریال «ممنوعه» به کارگردانی امیر پورکیان، مهمترین اثر این روزهای شبکه نمایش خانگی است که از زمان توزیع نخستین قسمتهای آن با حواشی فراوانی همراه بوده و به همین دلیل بیشتر از حد انتظار دیده شده است. با این حال «ممنوعه» به لحاظ قصه و اجرا فصل مهمی از کارنامه شبکه نمایش خانگی محسوب نمیشود. این سریال به لحاظ ساختار ظاهری، طراحی صحنه و لباس، گریم، دیالوگنویسی و روابط شخصیت ها به «عاشقانه» شبیه است و از نظر قصه، گرهافکنی و طراحی شخصیت، شباهتهای عجیبی به مجموعه محبوب «شهرزاد» دارد. البته «ممنوعه» نقاط قوت پررنگی مانند موسیقی متن عالی حبیب خزاییفر و بازی شاخص چند بازیگر درجه یک را هم دارد؛ اما به لحاظ قصهگویی و شکل اجرا به بازسازی همان الگوهای امتحان پسداده قبلی بسنده کرده است.
مربع عشقی تکراری
هسته مرکزی قصه سریال «ممنوعه» را ماجرای عاطفی چهار شخصیت تشکیل میدهد که از این میان یک نفر سعی دارد با تکیه بر پول و قدرت، باعث جدایی زوج عاشق قصه شود تا همسر سابقش را به زندگی نابود شدهشان بازگرداند؛ زندگی مشترکی که به گواه دیالوگها، از اول هم غلط بوده و با اصرار بزرگترها شکل گرفته است. چنین الگویی به وضوح قابل مقایسه با فصلهای دوم و سوم «شهرزاد» است که «قباد» سعی میکرد به هر قیمتی «شهرزاد» را از «فرهاد» جدا کند. طبیعی است که در این مقایسه کفه ترازو به سمت «شهرزاد» سنگینی کند، چرا که مربع میلاد کیمرام، الهه حصاری، بهاره افشاری و مصطفی قدیری به لحاظ قدرت بازیگری حتی قابل مقایسه با مربع قدرتمند شهاب حسینی، ترانه علیدوستی، مصطفی زمانی و پریناز ایزدیار هم نیستند. از نظر شخصیتپردازی هم شخصیت های «ممنوعه» سرگردانتر از مابهازای شان در «شهرزاد» هستند، به این دلیل که روند قصه «شهرزاد»، حداقل درباره علت وابستگی جنونآمیز قباد یک فصل داستان گفته بود، اما «ممنوعه» اتفاقات زندگی مشترک «سامی» و «ترانه» را پس از چند دیالوگ سیاه و سفید شعاری، سهلانگارانه رها میکند.
بازسازی پدرخوانده ایرانی
علی نصیریان بازیگر بزرگ سینمای ایران که در ۴-۵ سال پیش از «شهرزاد»، در اثر شاخصی بازی نکرده بود، از زمان فصل اول این سریال محبوبیت مضاعفی بین مخاطب عام پیدا کرد. شخصیت «بزرگآقا» با اجرای کمنظیر نصیریان، به قدری جاافتاده بود که پس از مرگ در پایان فصل اول، جای خالیاش همواره حس میشد. حالا انگار «بزرگآقا» به زمانه امروز آمده و با گریم و طراحی لباس عجیبی که سعی دارد از «تجنگی» - که هنوز چنان که باید و شاید درنیامده- یک بدمن تمامعیار بسازد، در «ممنوعه» حضور یافته است. در مقام مقایسه، هر دو شخصیت «بزرگآقا» و «تجنگی» پدرانی مقتدر، باابهت و تاحدودی ترسناک محسوب میشوند که در عشق جوانیشان ناکام بودهاند؛ به همین دلیل کلاً به عشق نگاه مثبتی ندارند. علاوه بر این، هر دو شخصیت برای تأمین منافع خودشان در قصه دلدادگی زوج اصلی سریال گره انداختهاند. منفعت «بزرگآقا» به نوعی اجتماعی بود که در قالب تلاش او برای ادامه نسل اش خودنمایی میکرد و حالا منافع «تجنگی» کاملا اقتصادی و وابسته به پروژه ساختمانیاش در رامسر است.
خردهداستانها و پیرنگهای فرعی
در زمینه شخصیتهای فرعی و پیرنگهای کماهمیتتر هم «ممنوعه» عموماً حرف جدیدی برای گفتن ندارد و به طور کلی تحتتأثیر «شهرزاد» است. مانور نخنمای مجموعه روی اینکه «سامی» فرزند واقعی «تجنگی» نیست، ناخودآگاه مخاطب را به یاد ماجرای افشای دروغ بودن نسبت خونی بین «بزرگآقا» و «قباد» میاندازد. شخصیت جوان، خودخواه و قلدر قصه هم که در مجموعه «شهرزاد» مدام تحتتأثیر الکل به تصویر کشیده میشد، در «ممنوعه» به مخدرهای صنعتی روی آورده است. به علاوه نمایش خلوت پنهانی یک مرد میان سال با زن مورد علاقهاش و عشقورزی ناموجه آنها که در «شهرزاد» در قالب ارتباط «نصرت» و «شربت» و نیز رابطه خارج از ازدواج «هوشنگ» (رامین ناصرنصیر) به تصویر کشیده شده بود، با همان دلهرهها و وجوه نامتعارفش، در «ممنوعه» به عهده زوج «خسرو» و «پروانه» گذاشته شده است که البته بازی این دو بازیگر کارکشته از نقاط قوت سریال محسوب میشود. موقعیت سکانس آخر از فصل اول «ممنوعه» نیز به شکل عجیبی یادآور جدایی اجباری فرهاد از شهرزاد بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- پلیس مشهد با صدور دستورات ویژه ای از سوی معاون دادستان مشهد و با استفاده از بایگانی تصاویر مجرمان سابقه دار، زورگیران خشنی را به دام انداخت که متهم به آزار و اذیت یک زن جوان هستند.
به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای این پرونده وحشتناک از ظهر بیست و یکم دی زمانی آغاز شد که زنی 28 ساله خودروی پرایدش را درحاشیه خیابان شهید جنگی پارک کرد و برای خرید دارو به داخل داروخانه ای در همان نزدیکی رفت. او دقایقی بعد در حالی که پلاستیک داروهایش را در دست می فشرد از داروخانه خارج شد و پشت فرمان پراید نشست اما هنوز داروهایش را در دست داشت که ناگهان دو جوان از دو سوی خودرو، درهای پراید را گشودند و در حالی که یکی از آنان قمه ای را زیر گلوی زن جوان گذاشته بود، در میان وحشت و حیرت راننده، درون خودرو نشستند و از او خواستند هر چه سریع تر حرکت کند.
زن 28 ساله که از شدت ترس دست و پاهایش به لرزه افتاده بود، پدال گاز را فشرد و بنا به خواست دو جوان خشن به سمت بیابان های اطراف «مشهدقلی» حرکت کرد. دو جوان مذکور که یکی از آن ها لانه عنکبوت را روی بازویش خالکوبی کرده بود، زن جوان را به زمین های کشاورزی خلوت در حاشیه شهر بردند و او را به شدت مورد آزار و اذیت قرار دادند اما با مقاومت و فریادهای دلخراش زن جوان آن ها به هدف شوم خود نرسیدند و به ناچار دوباره آن زن را پشت فرمان نشاندند تا او را به لانه عنکبوتی خودشان در شهر منتقل کنند. به همین دلیل «عنکبوت های زورگیر» در حالی که مبلغ 300 هزار تومان وجه نقد و گوشی تلفن همراه راننده را از وی گرفته بودند، از او خواستند تا به سوی شهر حرکت کند. زن جوان که از آن بیابان هولناک رها شده بود با سرعت به سمت بولوار توس به راه افتاد. این در حالی بود که عنکبوت های زورگیر در تماس با دوستانشان که طعمه ای را به دام انداخته اند از آن ها خواستند در مسیر حرکت به آن ها ملحق شوند. وقتی خودرو به بولوار توس رسید و سر و کله موتورسوارانی پیدا شد که با تماس عنکبوت های زورگیر به محل آمده بودند ناگهان زن جوان پدال ترمز را محکم کوبید و با فریادهای بلند و جیغ های مکرر از شهروندان یاری خواست با آن که در آن ساعت از روز کسی در آن اطراف نبود ولی زورگیران که از فریادهای زن جوان ترسیده بودند بلافاصله از خودرو پیاده شدند و سوار بر موتورسیکلت دوستانشان از محل گریختند. گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، زن 28 ساله که هنوز آثار وحشت و ترس در چهره اش موج می زد خود را به کلانتری کاظم آباد مشهد رساند و ماجرای «عنکبوت های زورگیر» را فاش کرد. در پی اعلام این گزارش، بلافاصله ماموران اطلاعات و تجسس کلانتری با دستور سرگرد سیدقدیر حسینی (رئیس کلانتری کاظم آباد) مراتب را به قاضی سیدهادی شریعت یار (معاون دادستان مشهد) اطلاع دادند و بدین ترتیب با توجه به اهمیت و حساسیت ویژه این پرونده دستورات صریح قضایی برای شناسایی و دستگیری «عنکبوت های زورگیر» از سوی ماموران کلانتری کاظم آباد آغاز شد. وقتی زن جوان مشخصاتی از خالکوبی لانه عنکبوت روی بازوی یکی از زورگیران را به پلیس ارائه کرد، ذهن نیروهای کلانتری روی عماد (زورگیر سابقه دار 18 ساله) معطوف شد. نیروهای کلانتری که با راهنمایی های مقام قضایی وارد عملیات مهمی شده بودند با نشان دادن تصاویر مجرمان سابقه دار به شاکی پرونده از وی خواستند تا آن ها را شناسایی کند. این گونه بود که ناگهان زن جوان با دیدن چهره عماد فریاد زد «خودش است»! بنابر گزارش خراسان، با شناسایی «عنکبوت زورگیر» بلافاصله عملیات دستگیری وی با دستور سرپرست مجتمع قضایی شهید کامیاب مشهد و هدایت سرگرد حسینی آغاز شد و نیروهای پلیس بعد از 48 ساعت مراقبت های شبانه روزی در محل مخفیگاه احتمالی زورگیران، بالاخره به اخباری رسیدند که نشان می داد عماد به منزلی واقع در بولوار توس وارد شده است بنابراین سحرگاه بیست و چهارم دی، نیروهای کلانتری کاظم آباد در حالی وارد مخفیگاه متهم شدند که همدست او نیز در همان مکان حضور داشت. گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، قبل از آن که «عنکبوت های زورگیر» بتوانند عکس العملی از خود نشان دهند حلقه های قانون بر دستانشان گره خورد و بدین ترتیب دو جوان 18 و 17 ساله برای انجام بازجویی به کلانتری هدایت شدند. عنکبوت های زورگیر که سوابق سرقت به عنف را نیز در پرونده سیاه خود دارند ابتدا ماجرای آزار و اذیت زن جوان را انکار و اظهار کردند ما فکر کردیم او برای خرید مواد مخدر آمده است و ما هم خواستیم به او مواد بفروشیم اما وقتی در برابر شاکی پرونده قرار گرفتند به ناچار زورگیری و آزار و اذیت زن جوان را در بیابان های اطراف مشهد پذیرفتند و این گونه با دستور قاضی شریعت یار این پرونده برای بررسی بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.